کی میتوانید خلاقترین و پر حرارت ترین زندگی مورد نظرتان را دنبال کنید؟
هر وقت به نتیجه رسیدید زمان شروع آن است.
وقتی این متن از کتاب جادوی بزرگ الیزابت گیلبرت را خواندم، کمی بیشتر از متنهای دیگر صفحه برایش مکث کردم.
چندین بار دوباره خواندم و برای خودم تکرار کردم. ” هر وقت به نتیجه رسیدید زمان شروع آن است”.
یعنی قرار است کی به نتیجه برسیم؟
با خودم فکر میکنم آدمهای خلاق چگونه به نتیجه رسیدهاند؟
راه رسیدن به نتیجه مطلوب کدام است تا بتوانیم مسیر زندگی خلاق و پر حرارت خود را در پیش بگیریم؟
زندگی خلاق و پر حرارت چگونه زندگی است؟
خیلی از ما تصورمان از زندگی خلاق یعنی کاشف و فیلسوف و مخترع بودن. خلاقیت برای ما این گونه به تصویر کشیده شده.
و بزرگترین تعبیر و تصویری که از زندگی پر حرارت داریم این است که یک زندگی عاشقانه با همسر یا یار عاطفیمان داشته باشیم به طوری که از گرمای این رابطه همیشه گونههایمان گلگون باشد.
همهی این موارد میتواند شامل زندگی مطلوب باشد اما فقط شامل آن است نه همهی آن.
زندگی خلاق و پر حرارت برای هر کدام از ما معنای خاصی دارد.
معنایی که برای دیگری شاید اصلا قابل قبول نباشد.
خیلی وقتها پیش میآید که ما زندگی پر حرارت و خلاق را دست نیافتنی تصور میکنیم و آن را محدود به افراد خاص و سوپر منها و سوپر وومنها میدانیم.
در نتیجه هیچ تلاشی برای به دست آوردن و حرکت به سمت آن نمیکنیم و زندگی یکنواخت کنونی خود را ادامه میدهیم.
ما عادت داریم همیشه تَه و نتیجهی کار و ماجرا را ببینیم.
کسی حوصله دیدن پشت صحنه و راه دور و دراز را ندارد.
انگار همیشه به یک معجزه دل خوش کردهایم. این که معجزه بیاید و همه چیز را شسته و رفته تحویلمان دهد.
عصر دیجیتال امروزی ما را بد عادت کرده. ما همهاش به دنبال راه میان بر میگردیم.
این که با زدن یک دکمه همه چیز حل و فصل شود.
شاید برای همین است که هیچ وقت شروع کننده نیستیم و منتظریم دکمهی معجزه گر را بیابیم.
اما واقعیت این است که هنوز این دکمهی معجزهگر اختراع نشده!
پس چگونه میشود به زندگی دلخواهی که پر از خلاقیت و حرارت است رسید؟
به نظرم مثال معروف از تو حرکت از خدا برکت برای شروع یک زندگی سازنده کمک کننده باشد.
این یک واقعیت است که وقتی شروعی نباشد نتیجهای هم در کار نیست.
ما خیلی اوقات به خودمان زیادی سخت میگیریم. همین سخت گرفتنهای بیمورد ما را خسته و آزرده میکند.
یادمان باشد قانون رسیدن به هدف و آرزو گامهای کوچک و مستمر است؛ همین.
یک زندگی سازنده میتواند از این موارد کوچک و ساده شروع شود و به مرور به خلاقیت و درخشش برسد.
● یک تغییر کوچک، مفید و متحرک در سبک زندگی و روزمرگیها
مثلا ورشهای هوازی مثل ایروبیک، پیاده روی، کوه نوردی، شنا و باشگاه رفتن روزانه یا هفتگی را وارد برنامه زندگیمان کنیم.
حالا اگر همیشه اهل ورزش بودیم میتوانیم کمی بیشتر به آن بپردازیم مثل انتخاب یک ورزش مورد علاقه به صورت حرفهای تر و جدیتر و بعد از مدتی اگر استمرار داشته باشیم میبینیم که در رشته ورزشی مورد علاقهمان به مهارت قابل قبولی رسیدهایم و آنگاه شاید زمانش باشد که بخواهیم در مسابقات ورزشی رشته خود شرکت کنیم. همان چیزی که زمانی آن را دست نیافتنی میپنداشتیم
● برنامه ریزی برای حفظ سلامت و برنامهی غذایی مفید و جدید.
مثل نوشیدن آب بیشتر.
مصرف سبزیجات و میوههای مفید بیشتر.
کم کردن روغن و چربی، و شکر و نوشابه در برنامه غذایی.
نه گفتن به یک برش کیک خامهای در یک بعد از ظهر دلانگیز.
نخوردن آخرین قاشق از غذای مورد علاقه.
کاشت سبزیجات ارگانیک در خانه و باغچه.
شاید با خوتان بگویید رژیم غدایی یا نوشیدن چند لیوان آب بیشتر یا کاشتن سبزی در باغچه چه ربطی به زندگی خلاقانه دارد.
وقتی همین موارد کوچک را وارد زندگیمان میکنیم و سعی میکنیم به آنها پایبند بمانیم، به مرور عزم و ارادهی ما قویتر میشود.
نه گفتن به چیزیهای مضر کوچک به مرور اعتماد به نفس ما را برای شروع کارهای مفید بزرگتر بالا میبرد.
در ثانی تناسب اندام و سلامتی امید به زندگی و روحیهی سازندگی ما را بالاتر میبرد.
● نقاشی کردن یا شرکت در کلاس موسیقی مورد علاقهمان یا مدیتیشن برای حفظ آرامش.
وقتی آرامش را وارد زندگیمان کنیم در امتداد آن ذهنمان نیز خلاقتر از گذشته خواهد شد.
نقاشی کشیدن یا نواختن موسقی هر دو آرامش بخش و مستلزم خلاقیت هستند. در نتیجهی آن ما هم به آرامش میرسیم و هم به یک زندگی خلاقانه.
● مطالعه
این روزها آنقدر برنامههای سرگرم کننده فراوانند که اگر میدان زندگیمان را به دست بگیرند ما به فنا میرویم.
سبد مطالعه نه تنها در ایران که در کل دنیا این روزها خالیتر از هر زمان دیگری است.
ابزارها و شبکههای مجازی آن قدر گسترش یافتهاند که کمتر کسی مجال ورق زدن کتابهای کاغذی را دارد.
اما یادمان باشد کتاب خواندن حالا چه کاغذی باشد یا الکترونیکی یا صوتی، یکی از راههای مهم و مفید زندگی خلاقانه است.
● شرکت در دورههای خودشناسی و توسعه فردی و تمرین کردن تکنیکهای آن میتواند یک شروع عالی برای زندگی خلاق و درخشان و پر حرارت باشد.
● هنر و حرفهای که به آن علاقه داریم را پیگیری کنیم. اول برای سرگرمی و دل خودمان به آن بپردازیم و کم کم آن را گسترش دهیم و به تولید برسانیم.
● شروع یک زندگی دوستانهی هدفمند و یا پایان دادن به یک زندگی مشترک راکد و غیر سازنده. گاهی تنهایی ما را میسازد. اسیر یک زندگی غلط بودن و فداکاری و از جان گذشتگی برای آن نتیجهای جزء هدر دادن وقتی که داریم ندارد.
زندگی پر حرارت مستلزم داشتن یک معشوق نیست. دوست بودن با خود یا همان خود دوستی ما را همیشه از درون گرم و زنده نگه میدارد.
ما اگر خودمان شروع کننده نباشیم قانون طبیعت روزی ما را به اجبار وادار به حرکت خواهد کرد.
موارد بالا شامل چند نمونه پیشنهاد بود. بسیاری موارد دیگر هست که هر کدام از ما بنا به شرایط زندگی خود میتوانیم آنها را وارد زندگیمان کنیم تا یک شروعی باشد برای رسیدن به زندگی دلخواه.
آخرین دیدگاهها