ترس

الیزابت گیلبرت در کتاب«جادوی بزرگ» می‌گوید: “سرانجام متوجه شدم ترس خسته‌کننده و کسالت‌آور است”.

اگر مانند الیزابت گیلبرت به ترس هایمان بنگریم شاید بتوانیم به مرور آنها را کنار بگذاریم. اما اگر هم همچنان به ترس‌های بی‌ثمرمان سنجاق باشیم در نهایت به آدم کسالت‌باری تبدیل می‌شویم.

ترس چیست؟

ترس یک سری پاسخ حسی و فیزیکی بدن در برابر عوامل خطر است.

 

ترس‌های شخصی و جمعی

ترس‌ همواره همراه انسان‌ است چه یک فرد تنها باشد و چه یک جمعیت عظیم.

ترس از جنگ و تجاوز یک ترس جمعی‌ست و کشورها همیشه به دنبال امنیت‌سازی و حفظ مرزهایشان هستند. ترس از یک گله ببر وحشی نیز ترس جمعی‌ست، اما ترس از گربه یا صدای رعد‌و‌برق ترس شخصی‌ست.

 

ما گاهی اوقات حمل‌کننده‌ی ترس‌های دیگرانیم

فرهنگ، جامعه و خانواده می‌تواند در ایجاد برخی ترس‌ها نقش داشته باشد. فرهنگ و جامعه‌ای که سکوت و فرمان‌برداری تام را محجوبیت می‌داند اعضای آن ترس از ابراز وجود و درخواست حقوق انسانی خود را دارد. والدینی که ترس از قضاوت دارند فرزندان خود را به همرنگی با جماعت وامی‌دارند. این نوع ترس‌ها می‌تواند افراد آن جامعه را به انحطاط و انزوا بکشاند.

ترس از موقعیت و مکان جدید

مواجه شدن با موقعیت‌های احساسی یا شغلی و زندگی جدید، و همین طور رفتن به مکانه‌های ناآشنا گاهی ما را دچار ترس می‌کند. آن هم به این دلیل که تا به حال این موقعیت‌ها را تجربه نکرده‌ایم و برایمان مبهم‌اند.

درست مانند شب‌ که تاریکی آن بر ما مستولی می‌شود. و زمانی که روشناییی روز (دیدن و تجربه کردن) فرا می‌رسد این ما هستیم که به محیط آگاه و مسلط می‌شویم.

ترس از تکرار تجربیات دردناک گذشته

گاهی ترس بر اثر تجربه‌ی دردناک گذشته هم اتاق می‌افتد. مانند ترس از دست دادن اعضای خانواده، یا ترس از مورد حمله‌ی اشخاص یا حیوان قرار گرفتن‌. با وجود این که این نوع ترس‌ها تا حدودی طبیعی هستند، و ممکن است باز هم با آن مواجه شویم، آموختن مهارت لازم در مواقع مواجهه‌ی مجدد می‌تواند اضطراب ما را کنترل کند.

ترس‌خلاقیت‌ را از بین می‌برد

ترس‌ها ما را از مواجهه با موقعیت‌های جدید باز می‌دارند. زمانی که ترس داشته باشیم تلاش می‌کنیم در دایره‌ی امن و آشنای خود بمانیم، در نتیجه خود را محدود به کارهای تکراری گذشته می‌کنیم و این ترس و تکرارها ما را از خلاقیت و تجربه‌های نو باز می‌دارد. و سرانجامِ این تکرارها، زندگی و شخصیت کسالت‌باری است که با خود به دوش می‌کشیم.

آگاهانه با ترس‌ها رو‌به‌رو شویم

هیجانی بر‌خورد کردن با ترس اضطراب را در ما افزایش می‌دهد. شعار «تو دل ترس‌هات برو» مثل این می‌ماند که با یک پیراهن قرمز به میدان گاوبازی بروی.

ما قرار نیست با ترس بجنگیم و آن را شکست دهیم. خود واژه‌ی جنگ و شکست بار منفی دارد و ما را از مواجهه با آن می‌هراساند. ترس همان‌طور که گفتیم تاریکی و ابهام است. شمشیر کشیدن در تاریکی کاری بی‌حاصل است. ترس را باید لمس و تجربه کرد. برای این تجربه ابتدا باید ترس‌ها را شناخت و درک کرد. بعضی ترس‌ها هستند که همیشه سعی در عقب راندن آنها داریم، و گاهی آن‌قدر ترس‌های کوچک خود را نادیده گرفته و به عقب هل می‌دهیم که در چاله‌های روانی‌مان روی هم جمع می‌شوند و به مرور در هم تنیده و ریشه می‌دوانند. مانند تمام کارها و مسائل کوچکی که به جای حل کردن، آنها را روی هم تلنبار می‌کنیم.

برای فهمیدن و مواجهه با ترس‌ها نخست باید آنها را از کوچک به بزرگ دست بندی کنیم و در ابتدا سراغ ترس‌های کوچک برویم.

 

افراد را با ترس‌هایشان دست‌نیندازیم

هر کدام از ما به عنوان یک انسان ترس‌هایی داریم و خیلی اوقات برای آن که مورد تمسخر اطرافیان قرار نگیریم ترسمان را از دیگران می‌پوشانیم. و قطعن آنهایی که از نقطه ضعف و ترس‌های دیگران برای کوچک کردن آنها و شجاع نشان دادن خودشان استفاده می‌کنند ترس‌های بزرگ‌تری دارند که توان رویارویی با آن را ندارند و تنها راه برای نشان دادن خود به عنوان فردی جسور را کوچک و ضعیف شمردن دیگران می‌دانند.

ترسی که برای ما کوچک است شاید برای دیگری بزرگ باشد و بالعکس

دوستی داشتم که از جوجه به شدت می‌ترسید. شاید برای خیلی‌ها خنده‌دار باشد. برای خود من هم ابتدا خنده‌آور بود. اما من هم از مرغ می‌ترسم. مرغ و جوجه یک ماهیت دارند فقط کمی در اندازه متفاوت‌اند.

 

ترس هیچ وقت ما را رها نخواهد کرد

ما تا زمانی که زنده‌ایم و حیات داریم با موقعیت‌های مختلفی روبه‌رو خواهیم شد که گاهی به دلیل جدید بودن در ما ایجاد ترس خواهند کرد و این کاملن طبیعی است.

نترس بودن مساوی با حماقت است. ما برای ادامه‌ی زندگی به ترس سالم نیاز داریم. ما صدای ترس را می‌شنویم و به آن گوش می‌دهیم. اگر منطقی بود امنیتمان را حفظ می‌کنیم و در صورتی که درخواستش غیر منطقی باشد او را توجیه می‌کنیم.

 

مهناز روئین تن

به اشتراک بگذارید
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در linkedin
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *